طایفه گرایی سد سدید دیار ما و ترقی!
محمد حسنوند-فرهنگ عشایری از دیرباز در بستر خود ارزش های فراوانی را پرورش داده و می دهد؛فتوت و جوانمردی ،مهمان نوازی ،ایثار و همدلی شاید در هیچ فرهنگ دیگری اینچنین نمود بارزی نداشته باشد که این گونه در تار و پود فرهنگ ایلیاتی ملموس و مشهوداست، به نحوی که آثار آن را در آداب و سنن روزمره و حتی در رقص ها و موسیقی محلی به وضوح می توان نظاره گر بود.
اما همین فرهنگ عشایری همچون دیگر نهادها و مختصات فرهنگی زیست بشر لاجرم معایبی را با خود به همراه داشته است شاید قبل از هرچیز دیگری بتوان قومیت گرایی را بزرگ ترین آفت محیط های کوچک عشایری دانست چالشی که بیگمان در عصر حاضر عنصری نا متجانس با فضای جهان امروزی به شمار می آید.
تفاوت های نژادی، زبانی و قومی موهبتی است الهی و نمودی از آفرینش شگرف پرورگار که به فرموده قرآن کریم وسیله ای باشد برای شناخت انسانها که :" یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا"، اما این تفاوت ها نه ارزش آفرین است و نه موجب فخر و ستایش که "ان اکرمکم عندالله اتقیکم و گرامی ترین شما نزد پروردگارتان با تقوی ترین شماست".
ارزشهای حاکم بر نظام طایفه ای ممکن است گاهی با ارزشهای مورد قبول و نظر اسلام تفاوت جدی داشته باشد که براین اساس پیامبر بزرگ اسلام می فرماید: « با ارزشهای نسبی خود نزد من نیایید با اعمالتان نزد من آیید» .بنابرین قرآن کریم با تأکید بر برابری انسانها، قوم و قبیله را نه محور و اصل برای تعامل اجتماعی، بلکه نمادی برای شناسایی قرار داده است.
در قرآن اصل «تقوا» است که معیاری برای سنجش برتری انسانها نسبت به یکدیگر تعیین شده است، علاقه به سرزمین و دوست داشتن خویشاوندان و اقوام مساله ایست برخواسته از سرشت بشر که از بدو آفرینش در او وجود داشته است.
اصل تفاوت زبان ها ،قومیت ها و نژادها امریست پذیرفتنی و دوست داشتن قوم و سرزمین تا زمانی که به عصبیت، برتریطلبی و سلطهجویی نرسد هیچ منافاتی با باورها و ارزشهای اسلامی ندارد.
این عصبیت و برتریطلبی است که قوم دوستی ستوده را به قومپرستی مذموم تبدیل کرده و جریان فکری و سیاسی را بهنام قومیتگرایی (پان ناسیونالیسم) ایجاد میکند.نمود این فرهنگ مذموم در زندگی امروز ما مردمان غرب ایران، شاید در گیر و دارانتخاب افراد برای تصدی مشاغل نمایندگی و یا گزینش ها و عزل و نصب های اداری با وضوح بیشتری مشهود باشد.
بیگمان انتخاب بر اساس چنین سنجه ای راه را برای برگزیدن افراد اصلح و انتخابی شایسته تر دشوار می سازد و بروز افکار و اندیشه های نو و جوان را با تنگنا روبرو می کند،تا اینچنین شهر و دیار ما همچنان بعد مسافت میان خود و پیشرفت را به وضوح لمس نماید .
از این نیز که بگذریم تاکید همراه با تعصب بر برخی آداب و سنن غلط آفت بزرگتری است که قومیت گرایی با خود به همراه می آورد .
اسلام همواره ، پیروان خود را به تفکر و تعقل توصیه می کند و از تقلید کورکورانه از ابا و اجدادشان، پرهیز می دهد.داستان زندگی ابراهیم خلیل (علیه السلام) و شیوۀ خرد پذیری که این بت شکن بزرگ تاریخ به منظور مبارزه با خرافه پرستی در پیش گرفت نمونه ایست بارز از شیوۀ عملی ،که اسلام برای مبارزه با خرافه پرستی ارائه کرده است ; که اساسا شریعت محمد (ص)دینداری عاری از علم و آگاهی، و عقایدی که مبتنی بر براهین محکم، استوار نباشد، را عاری از ارزش می داند که همانا "لا تَقْف مَا لَیْس لَک بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السمْعَ وَ الْبَصرَ وَ الْفُؤَادَ کلُّ أُولَئک کانَ عَنْهُ مَسئُولاً»(سوره اسراء ، آیه 36) هرگز از آنچه که بدان علم و اطمینان نداری پیروی مکن (بدون تحقیق و تعقل عقیده ای را نپذیر) همانا گوش و چشم و دل آدمی همگی در پیشگاه خداوند مسئولند."
حسادت های بیجا ،چشم و هم چشمی های نابجا،پشت هم اندازی و کار گریزی و همواره به امید آینده ها بودن و غفلت از حال ،تقدم منافع فردی بر مصالح جمع همگی خلقیات ناپسند ماست که سد سدیدی است میان ما و سعادت؛شاید چندان دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم که امروز بزرگترین رسالتی که بر دوش تحصیل کردگان و اهل علم این دیار قرار دارد آگاه سازی ذهن خود و اطرافیانمان برای نفی فرهنگ مذموم طایفه گرایی و تبعات منفی آن باشد .
تلاش در نسخ عاداتی که میانه ی سعادت و دیارما سد سدید گردیده، که شاید راه پیشرفت شهر و دیارمان قبل از هر امر دیگری من جمله چشم داشتن به سرریز بودجه های کلان و غیره ، اصلاح خودمان باشد و رفتار و عاداتمان که انَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ،....
به نزد من انکس نکو خواه توست که گوید فلان چاه در راه توست
چه خوش گفت آن مرد دارو فروش شفا بایدت،داروی تلخ نوش
منبع:ایلام فردا